نبوت | خلاصه درس چهل و هشتم
بازگشت به لیست مراحل f9خلاصه درس چهل و هشتم
بسم الله الرحمن الرحیم
رسالت پیامبر را از راههای مختلف اثبات کردیم و میخواهیم در مورد زندگانی پیامبر صحبت داشته باشیم.
پیامبر ۵۳ سال قبل از هجرت در سال ۵۷۰ یا ۵۶۹ میلادی در خانواده شاخص و پاک متولد شد، در محیطی که غرق در انواع فسادها، شرک، خودپرستی، خونریزی و قتل، فساد اخلاقی و انواع ظلم و ستمها مخصوصاً به ضعفا و زنان، ظلمهای عجیبی مانند زنده به گور کردن دختران و یا زنان را مانند کالا رد و بدل میکردند یا اگر کسی میمرد زنهایشان هم به ارث میرسید و وارث یک پارچه روی سر زن میانداخت و زن برای او میشد حتی اگر آن فرد مادر یا پدر فرد باشد.
پیامبر در چنین عرصه ای پا به دنیا گذاشت که هفدهم سال عام الفیل بود . عام الفیل از جمله ارهاسات پیامبر بود، ارهاص به کراماتی گفته میشود که قبل از ظهور پیامبر ظاهر میشود که زمینه سازی کند برای ظهور پیامبر. پیامبر هم ارهاسات متعددی داشت مثل سالی که ابرهه با سپاه عظیم فیلش به خانه کعبه حمله کرد اما پرندهها همه را نابود کردند یا فرو ریختن ۱۴ کنگره از ایوان مدائن کاخ شاهنشاهان ایران و یا خاموش شدن آتشکده فارس که هزاران سال بود که خاموش نشده بود و یا خشک شدن دریاچه ساوه، بتها فرو افتادند شاهها خوابهای وحشتناک میدیدند اینها از ارهاسات پیامبر بود از جمله همین جریانات عامالفیل. در همین شرایط حضرت محمد به دنیا آمدند قبل از تولدشون پدرشون فوت شد و در سن ۶ سالگی مادرش را از دست داد و در ۸ سالگی جد و سرپرستش عبدالمطلب را از دست داد و پیامبر در همین شرایط که بی پدر و مادر بود بزرگ شدند گرچه حامیانش برایش کم نگذاشتند و بعدهایی که ابوطالب سرپرستی او را بر عهده گرفت او را به شدت حمایت میکرد و برایش سنگ تمام گذاشت اما به هر حال نبود پدر و مادر سخت بود همایون بی تاثیر نبود که پیامبر روی پای خودش بایستد و مسیر رشد را طی کند.
در ۴۰ سال قبل از بعثت پیش قریش زندگی میکرد که یکی از بزرگترین و عاقلترینهای بیت الحرام بود و همه کاره شهر بودند و اینکه در آن زمان شهر آلوده بود اما هیچکس نمیتوانست پیامبر را اذیت کند و هیچ نقطه ضعفی از او نداشتند حتی دشمنان سرسخت پیامبر هم از او تعریف میکردند و پیامبر را محمد امین میشناختند.
وقتی که سیل آمد و خانه کعبه خراب شد دست به دست دادم تا خانه کعبه را بسازند و وقتی تمام شد و وقتی میخواستند حجرالاسود را نصب کنند هر طایفه میگفت که افتخار نصب آن باید برای ما باشد به همه شمشیر کشیدند و برای دعوا آماده شدند و تشت خون آوردند و مقصودشان از آوردن تشت خون این بود که میگفتند از این به بعد بین ما خون حاکم است در این شرایط یک آدم عاقل به آنها گفت که با خون مشکلی حل نمیشود قرار گذاشتند اولین کسی که وارد شد همان فرد این کار را انجام دهد و او داوری کند پیامبر جز اولین نفر بود که وارد شد و همه خوشحال شدند گفتند که محمد امین بهترین داور است پیامبر پارچهای پهن کرد و سنگی درون آن گذاشت و گفت رئیس هر طایفه قسمتی از پارچه را بگیرد و پارچه را بالا آوردند و خود پیامبر پارچه را نصب کرد و موضوع جالبی که در کتابها بیان شده این است که بعد از حضرت ابراهیم که خانه کعبه را ساخت هیچ معصومی حجرالاسود را نصب نکرده بود.
پیامبر در یک پیمانی شرکت کردند و گفتند اگر باز هم این پیمان های جوانمردانه باشد باز هم شرکت میکنم. یک غریبه واردشهر مکه شده بود و کالاهایش را یک شیخ قریشی خریده بود و چون غریبه بود کسی پول او را نمیداد و آن باید تظلم کرد و جوانمردان گفتند درست نیست وقتی یک غریبه وارد شهر ما شد به او ظلم شود و این پیمان دفاع از مظلوم بود و کارهایی از این قبیل.
زندگی پیامبر قبل از بعثت هم آموزنده است و باید مطالعه کرد