مرکز قرآن و حدیث کریمه اهل‌ بیت علیها السلام

نبوت | خلاصه درس بیست و هفتم

بازگشت به لیست مراحل f9

خلاصه درس بیست و هفتم

بسم الله الرحمن الرحیم 

 در مباحث کلی نوبت، بحث چهارم این است که هر پیامبری به زبان قوم خودش سخن می‌گفت. باز این هم شبه ای است که بعضی‌ها از روی جهل و آگاهی مطرح می‌کنند که پیامبر اسلام که به زبان عربی سخن می‌گفته، پیامبر عرب‌ها است و ما که فارس ‌زبان هستیم چرا باید پیامبر اسلام ایمان بیاوریم؟

پاسخ این است که در حجاز پیامبر ظهور کرده و مبعوث شده و در آنجا مردم جز عربی زبان دیگری نمی‌فهمیدند، پس ابتدای کار هر پیامبری باید به زبان قوم خودش سخن بگوید و بعد که آیینش مستقر شد و جای خود را پیدا کرد و عده‌ای ایمان آوردند، وقتی به اقوام دیگر که زبان دیگری دارند می رسد، باید ترجمه کرد. همه آیین‌ها این‌طور است.

آیا حضرت مسیح به زبان انگلیسی مبعوث شده و زبانش انگلیسی بوده که الان برخی از مردم انگلیسی زبان کشورهای اروپایی و آمریکا مسیحی هستند؟ پس پیامبران ایتدای کار به زبان قوم خودشان مبعوث شدند و بعد با ترجمه، مطالب به بقیه اقوام رسیده است.

مطلبی که این‌جا قابل‌توجه است این است که ما به‌عنوان یک ایرانی فارسی‌زبان می‌خواهیم که یک آیین انتخاب کنیم.آیا به آیینی ایمان بیاوریم که مثلاً هزاران سال قبل‌از اسلام بوده و تحریف‌شده و چیزی ازش باقی نمونده و خیلی از گزاره هایش منطبق با عقل نیست و بسیاری از پرسش‌ها را هم نمی‌تواند پاسخگو باشد؟، یا آیینی که جامع کامل و صددرصد منطبق بر فطرت و عقلانیت است؟

عقل در این شرایط چه حکم می کند؟ انتخاب آیینی که چیزی از آن باقی نمانده و بیشتر به افسانه شبیه است؟ یا آیینی که پاسخ‌گوی همه نیازهای ماست؟ نیازهای دنیوی و اخروی، فردی و اجتماعی، مادی و معنوی. آیا عقل را کنار بگذاریم و بگوییم چون ما ایرانی هستیم آیینی را بپذیریم که خلاف عقل است، چون زبانش فارسی است؟! مگر یادگیری زبان عربی چقدر زحمت دارد؟ اگر دقت کرده باشید بهترین کتاب‌های ادبیات عرب را ایرانیان نوشته اند، و کار و خدمتی که ایرانی‌ها به اسلام کردند هیچ ملتی نکرده است. حتی نسبت‌ به اهل سنت اگر دانشمندان ایرانی را از اهل سنت بگیرید تقریباً چیزی برایشان باقی نمی‌ماند. در رشته‌های مختلف افرادی مثل بخاری، مسلم، حاکم نیشابوری، امام محمد غزالی، امام فخر رازی و... را اگر کنار بگذارید دیگر چیزی برایشان باقی نمی ماند.

خدمتی که ایرانی‌ها به اسلام کردند هیچ ملتی نکرده، چنان‌که خدمتی که اسلام به ایران، به این امت، به این ملت کرده هیچ کسی نکرده است. اگر ما این هزار چهارصد سال فرهنگ را و این میراث بی‌نظیر را از ایرانی‌ها بگیریم آن وقت چه چیزی برای ارائه داریم؟ بگوییم ما این کتاب‌ها و دانشمندان را داریم، اینها در دامان اسلام غالب اند. شیخ‌الرئیس ابوعلی‌سینا در دامن اسلام به مراتب بالایی رسیده اگر محمد زکریا رازی داریم، شاگرد با واسطه ی امام صادق است.

بنابراین زبان ما فارسی است و افتخار هم می‌کنیم زبان بسیار زیبا و بسیار دل‌نشین، ولی هیچ منافاتی با دین اسلام ندارد. زبان عربی مخصوصاً عربی مبین که عربی قرآن است (حالا لهجه‌های عربی را کنار میگذاریم که در واقع زبان دین اسلام نیست و از آن حیث فرقی بین زبان فارسی و زبان فلان کشور که لهجه‌های عجیب‌وغریب دارند نیست، هیچکدام شان عربی مبین که زبان قرآن هست و زبان اسلام هست نیست) اگر به زبان فارسی ما نزدیک‌تر نباشد از برخی از زبان‌های عربی دورتر هم نیست. بنابراین این یک حرف بی‌منطقی است که بگوییم چون ما زبان فارسی داریم باید آیینی را بپذیریم که عقل و فطرتمان قبول ندارد.

و یا بگویند چون شما ایرانی هستید مجبورید که باطل را قبول کنید. کدام منطق این حرف را قبول می‌کند؟ حق را باید پذیرفت. این موضوع نیاز به بحث مفصل‌تری دارد ولی خلاصه این‌که پیامبران هرکدام به زبان قوم خود مبعوث شدند و غیر از این اگر بود منطقی نبود که بخواهند به زبان دیگری مبعوث شوند و هیچ کس هم متوجه حرف آنها نشود. 

روی دکمه ضبط صدا کلیک کنید و سپس بخوانید
صدای خود را ضبط کنید
صدای ضبط شده شما، اینجاست
ارسال صوت به کارشناس
شما نیازمند ارتقای applewebkit 537.36 خود به نسخه جدید هستید. دنیا به‌سرعت در حال تغییر است!